ژوانژوان، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

ژوان اجابت یک دعا

بدون عنوان

1393/4/28 22:02
نویسنده : مامی
142 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق مامانی، سه شنبه۲۴ تیر عصر اول رفتیم پیش دکتر توکلی و دکتر فرهت، دکتر توکلی که چیزی نگفت و گفت خوبی دیگه نیازی نیست ببریمت پیشش، دکتر فرهت هم یک شربت ویتان داد که روزی ۳/۵ سی سی صبح و عصر بهت بدیم، وزنت ۷۷۰۰، و گفت بهت روزی دوتا بستنی ، موز، خرما بدم اما نمیخوری مامان جون خرما دوست نداری برات شیر خرما درست کردم امروز صبح یکم خوردی موز هم بعضی وقتا میخوری بعضی وقتا نه ،بعد از دکتر رفتیم شهر بازی پروما و اونجا بازی میکردی، با اینکه خوابت میومد اما بازم خوب بازی میکردی، الان ۱۰ تا دندون داری ، ۸ تا دندون پیش بالا و پایین که دراومده و دوتا دندون کرسی بالا هم دراومده، دندونای نیشت هم ردش اومده بالا، دندونای پایینت هم همینطور،چهارشنبه عصر هم رفتیم آرایشگاه گوگولی مگولی قاسم آباد که مخصوص بچه هاست  و موهاتو برای اولین بار کوتاه کردیم و خیلی ناز شدی، دست آقای آرایشگر درد نکنه،و اما کلمات جدیدی که این روزا میگی

به لاک پشت میگی : اابشت

انگشت میگی: ابووشت

بهت میگیم اسمت چیه میگی بووان

حلیم میگی :الیم تمام اعضای بدنتو میشناسی، مو، چشم، دماغ، زبون ، دندون، شکم، ناخن، دست، پا، انگشت .

النگو : اابو

 خودکار رو هم میگیری و خط خطی میکنی و اگه در خودکار بسته باشه میگی بیش یعنی باز. یکبار تقریبا یکماه پیش جلوت ریمل میزدم که دیدم ریمل و دادم دستت سریع تکرار کردی!!!

 بهت میگیم شیر چکار میکنه صدای شیر در میاری و ما باید بترسیم. وووووی

فعلا دیگه چیزی یادم نمیاد یادم اومد میام و مینویسم عسلکم

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)