این روزها
سلام دختر نازم الان مثل عروسکا خوابیدی ( ساعت ۳:۳۰ )، امروزم باباجون نیست و ما خونه آقاجون هستیم، دیروز که برده بودمت حمام پاتو بردی زیر دوش و بهت گفتم دستتو ببر دستتو بردی فکر کردم شاید اتفاقی بود امروز صبح که بردم صورتتو بشورم گفتم دستتو ببر زیر آب دستتو بردی گفتم پاتو ببر پاتو بردی خیلی خوشحال شدم که اتفاقی نبوده و میتونی این چیزارو بفهمی، ازاین که داری بزرگ میشی و هر روز باید منتظر کارهای جدیدت باشم لذت میبرم،عاشقتم دختر نازم،امروز که به زن عمو زنگزده بودم و باهم صحبت میکردیم میگفت عموجون هرشب عکستو نگاه میکنه و دلشون برات تنگ شده،امیدوارم توام بزرگشدی دوستشون داشته باشی مامانی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی